اندکی عاشقانه تر زیر باران بمان ، ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کنم .
روزی که عشق را قسمت کردند پرواز را به تو دادند ، قفس را به من ساز را به تو دادند ، غم را به من و من تشنه ی کویر دشت بارانم ، مانند طایفه ی خاک می مانم و دشمن طوفان من هر شب این ساز را به بهانه ی تو به صدا در می آورد .
نظرات شما عزیزان: